|
با سلام
به وبلاگ آموزشی زبان انگلیسی خوش آمدید.
امیدوارم مطالب وبلاگ در یادگیری زبان انگلیسی به شما کمک نماید.
دبیر زبان-Alidadi
Happy Moments, Praise God
Difficult Moments, Seek God
Quiet Moments, Worship God
Painful Moments, Trust God
Every Moment, Thank God
اهواز آلوده ترین شهر جهان اعلام شد!
سازمان بهداشت جهانی برای اولین بار اقدام به طبقه بندی شهرهای جهان بر اساس ذرات آلوده موجود در هوای آنها کرده که بر اساس این طبقه بندی شهر اهواز آلوده ترین شهرجهان شده است.
دادنا: سازمان بهداشت جهانی در گزارشی جدید شهرهایی از ایران، هند، پاکستان و پایتخت مغولستان را آلوده ترین شهرهای جهان معرفی کرد.
به گزارش مهر به نقل از فوربس، سازمان بهداشت جهانی برای اولین بار اقدام به طبقه بندی شهرهای جهان بر اساس ذرات آلوده موجود در هوای آنها کرده که بر اساس این طبقه بندی شهر اهواز آلوده ترین شهرجهان شده است.
در این طبقه بندی، ذرات آلوده موجود در هوای شهرها که اندازه آنها از 10 میکرومتر کمتر بوده اندازه گیری شده که ریزگردهای موجود در هوای اهواز بیش از سایر نقاط جهان بوده است.
بر اساس این گزارش، میانگین وجود ریزگردهای آلوده در هوای اهواز 372 میکروگرم در هر مترمکعب است که استفاده از سوخت کم کیفیت و وجود صنابع سنگین در این شهر مهمترین عامل پیداش آنها هستند.
سازمان بهداشت جهانی با اعلام اینکه همین ریزگردها در سال موجب مرگ زودرس برای یک میلیون 340هزار نفر می شوند از کشورهای جهان خواسته تا اقدامات خود برای کاهش آلودگی شهرهای خود را کاهش دهند.
در این طبقه بندی، هوای بیش از یک هزار و 100 شهر در طی چند سال اخیر مورد اندازه گیری قرار گرفته و همچنین اطلاعات منتشر شده از سوی خود کشورها نیز در آن لحاظ شده و نتیجه آن در گزارشی که دیروز دوشنبه منتشر شده آمده است.
به گزارش سازمان بهداشت جهانی، مقدار 20 میکروگرم از این ریزگردها منجر به بروز مشکلات جدی تنفسی و حتی مرگ می شود. مواد تشکیل دهنده این ریزگردها عموما دی اکسید سولفور و دی اکسید نیتروژن هستند که از فعالیت نیروگاه ها، سوخت خودروها و فعالیت صنایع حاصل می شود.
What is the correct way of eating fruits
راه صحیح خوردن میوه ها چیست؟
ادامه مطلب ...
Eid al-Fitr Celebration
During the month of Ramadan, Muslims observe a strict fast and participate in pious activities such as charitable giving and peace-making. It is a time of intense spiritual renewal for those who observe it. At the end of Ramadan, Muslims throughout the world observe a joyous celebration called Eid al-Fitr (the Festival of Fast-Breaking).
Answer: Eid al-Fitr falls on the first day of Shawwal, the month which follows Ramadan in the Islamic calendar. It is a time to give in charity to those in need, and celebrate with family and friends the completion of a month of blessings and joy
Before the day of Eid, during the last few days of Ramadan, each Muslim family gives a determined amount as a donation to the poor. This donation is of actual food -- rice, barley, dates, rice, etc. -- to ensure that the needy can have a holiday meal and participate in the celebration. This donation is known as sadaqah al-fitr (charity of fast-breaking
On the day of Eid, Muslims gather early in the morning in outdoor locations or mosques to perform the Eid prayer. This consists of a sermon followed by a short congregational prayer
After the Eid prayer, Muslims usually scatter to visit various family and friends, give gifts (especially to children), and make phone calls to distant relatives to give well-wishes for the holiday
چارپایی بر او کتابی چند
دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بیفایده کردند : یکی آن که اندوخت و
نخورد, و دیگر آن که آموخت و نکرد.
علم چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست نادانی
نه محقق بود, نه دانشمند چارپایی بر او کتابی چند
آن تهی مغز را چه علم و خبر که بر او هیزم است یا دفتر
A Quadruped Loaded With Books
Two men took useless trouble and strove without any profit, when
one of them accumulated property without enjoying it, and the
other learnt without practising what he had learnt.However much science thou mayest acqire
Thou art ignorant when there is no practice in thee
Neither deeply learned nor a scholar will be
A quadruped loaded with some books
What information or knowledge does the silly beast possess
Whether it is carrying a load of wood or of books?
Tr. by :Edward Rehatsek
One of the best ways to make children feel closer to nature, and also appreciate its beauty is by introducing gardening to children. These days life has become more and more artificial, and most children don’t even know that the fruit that comes out of cans or is found in grocery stores was once grown on a tree or bush
This activity is also a healthy bonding exercise between parents and children and something you both can enjoy tremendously. Here are a few tips how you can make your kids more environmentally conscious and have fun at the same time:
Plant seeds with kids
Select seeds of plants that are easy to grow and don’t require too much maintenance. Seeds of tomatoes, sunflowers, eggplants, snow peas, carrots and pumpkins are always good. You don’t have to make your kids get into full fledge gardening, simply take 2 or 3 pots and fill them with some compost-soil mix and plant seeds in these pots. You can always paint the pots before planting seeds in them with your kids. Alternately, you can always plant potatoes in water jars and your kids can watch new shoots grow from the top.
Encourage your children to water plants
Make a daily or alternate day routine and make your kids water the seeds that they have planted. This way your child can understand the concept of nurturing and watch the shoots grow. Children get very excited when new shoots emerge and for the newly plated seeds.
Pick fruits or flowers
Picking fruits, vegetables and flowers is the most fun part of the whole activity for children. You can always make salads out of picked vegetables or cook them in colorful ways. This way your children will also develop healthy eating habits, and at the same time enjoy organic, home grown, fruits and vegetables
Ahvaz
The city of Ahvaz (Persian: اهواز; Arabic: الأهواز), is the capital of the Iranian province of khuzestan . It is built on the banks of the Karun River and is situated in the middle of Khūzestān Province. The city has an average elevation of 20 meters above sea level.
The word Ahvaz is a Persianized form of the local Ahwaz, which in turn itself is derived from a Persian word. The Dehkhoda Dictionary specifically defines the Market of the Khuzis", where "Suq" is Persian word "chahar-suy/sugh" for market, and "Ahvaz" is a plural (اسم جمع) of the form "af'āl" (افعال) of the word "Huz", or more precisely, the root "ha wa za" ( َحَـوَز ), which itself comes from the Persian Huz, from Achaemenid inscriptions from where the term first appears. Thus, which refers to the non-Arabic original inhabitants of Khūzestān. More realistically, however, is that the word "Ahvaz" is Persianized form of the Arabic name of the city (الأحواز)
Ahvaz has a desert climate with long, extremely hot summers and mild, short winters. Summertime temperatures routinely exceed 50 degrees Celsius with many sandstorms and duststorms common during the summer period while in winters the minimum temperature could fall around -5 degrees Celsius with snow also present. The average annual rainfall is around 230 mm
‘Chogha Zanbil’
One of the most glamorous citadels still extant in the south-west of present-day Iran (Province of Khuzestan) is Ziggurat ‘Chogha Zanbil’ which was built by the Elamite Empire in 1250 BCE. This temple was built in the shape of a stepped pyramid, originally having five stories. The remains of the building in its present shape have a high of 25 meters though it is believed that the building was initially 50 meters high
ویلیام شکسپیر
ویلیام شکسپیر در 23 آوریل سال 1564 در انگلستان در شهر استراتفورد متولد شد.شهرت شکسپیر به عنوان شاعر، نویسنده، بازیگر و نمایشنامه نویس منحصر به فرد است و برخی او را بزرگترین نمایشنامه نویس تمام دوران میدانند اما بسیاری از حقایق زندگی او مبهم است.
ویلیام شکسپیر در ماه آپریل (احتمالا روز بیست و سوم) در استراتفورد متولد شد. پدرش شهردار و مادرش فرزند زمین داری محلی بود. شکسپیر احتمالا در مدرسهٔ گرامر استراتفورد تحصیل و در آنجا اطلاعات ارزشمندی دربارهٔ لاتین به دست آورده؛ اما ویلیام رهسپار آکسفورد و یا کمبریج نشد. دربارهٔ جوانیهای ویلیام افسانهها یست و در واقع سند مستندی وجود ندارد. اولین مدرکی که ما دربارهٔ او پس از مراسم تعمید و نام گذاری داریم از ازدواج او با آنی هاداوای Anne Hathaway در سال ۱۵۸۲ میباشد. که ثمرهٔ آن دختری در سال ۱۵۸۳ و یک دختر و پسر دو قلو در سال ۱۵۸۳ بود.شکسپیر پس از ازدواج به لندن رفت و در تماشاخانه مشغول بازی شد.در آنجا وظیفه ویرایش نمایش نامه ها را به او سپردن شکسپیر از این تجربه استفاده کرد و خود چند نمایشنامه نوشتکه با استقبال روبرو شد پس از آن ما هیج اطلاعی در بارهٔ فعالیتهای او برای ۷ سال نداریم، اما وی احتمالا پیش از سال ۱۵۹۲ در لندن به عنوان بازیگرکار مینموده. در این موقع چندین هیثت بازیگران در لندن و دیگر مناطق وجود داشت که ارتباط شکسپیر با یکی یا بیشتر از آنها همگی حدسیات است. اما ما از ارتباط مفید و طولانی او با موفقترین دسته بازیگران با نام مردان لرد چامبرلین The Lord Chambelain's Men اطلاع داریم که پس از آمدن جیمز اول به تخت مردان شاه the King's Men نام گرفتند. شکسپیر نه تنها با این گروه بازی کرد بلکه سرانجام سالار صاحب سهم و مدیر نمایشنامه شد. دسته شامل کسانی که در آن روزگار مشهورترین بازیگران بودند میشد مانند Richard Burbage (که بی شک خالق نقشهای هاملت، لیر و اوتلو بود) همین طور Robert Armin وWill Kempe (بازیگران نمایشنامهٔ دلقک و احمق شکسپیر ) همچنین ایشان شناخته شدهترین تئاتر الیزابتی در سال ۱۵۹۹ بودند. شکسپیر در دوران نخستین خود را محدود تئاتر ننموده و در سال ۱۵۹۳ شعر عشقی اساطیری ونوس و آدونیس و در سال پس از آن نیز ربودن لاکریس را منتشرمنتشر ساخت. و تا ۱۵۹۷ وی کامکار شد تا خانه یی نو را در استراتفورد خریداری نماید و اینک او میتوانست خود را یک جنتلمن بنامد .
فرانسیس میرس Francis Meres در پالادیس تامیا: خزانه هوش(۱۵۹۸) در رابطه با شکسپیر میگوید : همانطور که پلاتوس و سنکا Plautus and Seneca بهترین برای کمدی و تراژدی در میان لاتین هستند شکسپیر فاخرترین آنها از هر دو گونه در روی صحنهاست.
با دو چکامهای که شکسپیر در سالهای ۱۵۹۳ و ۱۵۹۴ به چاپ رساند اشعار او زودتر از نمایشهایش چاپ شدند همینطور باید گفت که بیشتر غزلهای وی باید در این سالها نوشته شده باشند و نمایشهای او پس از سال ۱۵۹۴ نمایان شدهاند و او به طور کلی هر دو سال یکی را ارئه نمود که هریک شامل سرود و آهنگهایی بسیار زیبایی میشدند .
نمایشهای ابتدایی شکسپیر شامل : هنری چهارم، تیتوس آندرونیکس، رویای شبی در نیمهٔ تابستان، بازرگان ونیز و ریچار دوم میشود که همگی در میانه و اواخر دهه ۱۵۹۰ تاریخ گزاری شدهاند.
همینطور بعضی از تراژدیهای مشهور او که در اوایل دهه ۱۶۰۰ گفته شدهاند شامل : اتللو، شاه لیر و ماسبت میشود. در حدود سال ۱۶۱۰ شکسپیر به استراتفورد برای استراحت بر میگردد و با وجود آن به نوشتن ادامه میدهد که دورهٔ رمان و کمدی-استراتژی او به حساب میآید مانند: طوفان، هنری هشتم، سیمبلاین و داستان زمستان. درمورد غزلیات او میتوان گفت که نخستین بار در سال ۱۶۰۹ به چاب رسیدند.
مرگ
ویلیام شکسپیر به تاریخ ۲۳ آوریل ۱۶۱۶ میلادی درگذشت و جسد او دو روز پس از آن در کلیسای مقدس ترینتی به خاک سپردند . او حتی قطعهای ادبی نیز برای روی سنگ قبر خود گفته که بر روی آن حک شدهاست : به خاطر حضرت مسیح از کندن خاکی که اینجا را احاطه کرده خودداری کن، خجسته باد کسی که این خاک را رها کند و نفرین باد کسی را که استخوانهای مرا بردارد. او در حالی مرد که به سال ۱۶۱۶ هیچ نسخهٔ جمع آوری شدهای از آثار شکسپیر وجود نداشت، و بعضی از آنها در نسخههایی مستقل چاپ شده بودند که همانها هم بدون نظارت ویرایش او بود. و در سال ۱۶۲۳ دو تن از اعضای هیئت شکسپیر، جان همینگزو هنری کاندل نسخهای جمع آوری شده از تمام نمایشهایش که مورد تصحیح و رسیدگی قرار گرفته شده بود به چاپ رسید که فیرست فالیو first folio نام گرفته شد .
از مهمترین آثر او میتوان اتلو-مکبث-هملت-ژولیوس سزار-رومئو و ژولیت-تاجر ونیزی-شاه لیر-رویای شب نیمه تابستان و....را نام برد.
آتنا
آتنا (به یونانی: Άθηνά, Athēnâ، یا Ἀθήνη, Athénē)، در اسطوره های یونان، الههٔ نگهبان آتن و ایزدبانوی خرد، فرزانگی و جنگ است. او ایزدبانویی باکره، دختر زئوس و متیس (تیتان تامل) است.
علی رغم اینکه او در نبرد شجاع و خشن بوده اما زنی جنگجو به شمار نمیآمده زیرا نبردهای او همه برای دفاع از حریم خانه و شهر در مقابل دشمنان بوده است. اما گاهی هم بیرحمانه انتقام میگرفت. مثلاً زنی پارچهباف به نام آراخنه ادعا کرده بود دستساختههایش نسبت به دستساختههای آتنا برتری دارد.آتنا او را به مبارزه طلبید و بعد از پیروزی، او را به عنکبوت تبدیل کرد.
او همچنین با تیتانی به نام پالاس جنگید و او را کشت، پوستش را بالاپوش خود کرد و نام او را به نام خود افزود، چنانکه در ایلیاد گاهی هومر او را پالاس میخواند. در همان مرجع میخوانیم که جنگ افزار محبوب او نیزه ای از چوب درخت زبان گنجشک (ون) با نوک برنجی بوده است.
آتنا ایزدبانوی شهر و شهرنشینی، صنایع دستی و کشاورزی است. او برای تربیت و رام کردن اسب، افسار را اختراع کرد. از دیگر سازههای او میتوان به دوک نخریسی، چنگ، دیگ، شنکش، گاوآهن، کشتی و ارابه اشاره کرد. او فرزند محبوب زئوس به شمار میآمده است. به همین خاطر اجازه یافت تا از اسلحه پدرش (آذرخش) استفاده کند. درخت مورد علاقهٔ او زیتون و پرنده او جغد (به علامت خرد) بوده است.
رومیاننیز این ایزدبانو را میپرستیدند و او را مینروا میخواندند.
آتنا در تروا
او در جنگ تروا از طرافداران یونانیان بود و چون خدایان در جنگ درگیر میشوند، آتنا آرس را با سنگی به خاک میافکند و چون آفرودیته به یاری سربازی میشتابد و در نجات او میکوشد، آتنا ضربتی بر سینه او وارد میکند و بر زمینش میزند. همچنین به هراکلس و اولیس کمکهای فراوانی کرد.
زئوس (به یونانی: Ζεύς) و (به انگلیسی: Zeus) در اسطوره های یونان، پادشاه خدایان است. معادل آن در اسطورههای رومی ژوپیتر و در دین کرتیان ولخانوس است. زئوس جوانترین فرزند رئا و کرونوس بود. او بزرگترین فرمانروای کوه المپ و معبد تمام خدایانی که در آنجا بنا شده بودند، بود. با بودن بزرگترین حکمفرما او قانون، عدالت و معنویت را تعیین مینمود، و این مسئله او را رهبر روحانی خدایان و انسانها نمود. زئوس خدای آسمانها بود، و در اصل به عنوان خدای آسمان و هوا از طرف قبایل یونانی پرستش میشد. نام زئوس مربوط است به کلمهٔ یونانی dios به معنی «درخشان». از دیگر نشانههای او همانند آذرخش میتوان به عصای سلطنتی، عقاب و سپره او (ساخته شده از پوست بز املتیا) اشاره کرد.
در هنر، معمولاً زئوس به مانند یک مرد میان سال همراه با ریش اما دارای یک فیگور جوان و دارای نیرو تصویر میشد. او بسیار شاهوار و با ابهت به نظر میرسید. نقاشان و هنرمندان سعی در بازسازی قدرت زئوس در کارهای خود دارند، معمولاً با دادن حالت و ژستهایی که انگار در حال پرتاب کردن آذرخش خود است. مجسمههای زیادی از زئوس وجود دارد، اما بدون شک زئوس آرتیمیزیوم زیباترین آنهاست. در گذشته گمان میشد که آن پوزئیدون است، این مجسمه در موزهٔ ملی آرکیولاجیکال آتن قابل دیدن است.
فقیهی پدر را گفت: " هیچ از این سخنان دلاویز متکلمان در من اثر نمی کند, به علت آنکه نمی بینم ایشان را کرداری موافق گفتار ".
ترک دنیا به مردم آموزند خویشتن سیم و غله اندوزند
عالمی را که گفت باشد و بس هر چه گوید نگیرد اندر کس
عالم آن کس بود که بد نکند نه بگوید به خلق و خود نکند
A lawyer said to his father, " Those fine speeches of the declaimers make no impression on me, because I do not see their actions correspond with their precepts
They teach people to forsake the world,whilst themselves accumulate property
A wise man who preaches without practicing will not impress others
That person is wise who abstaineth from sin, not he who teacheth good to others whilst himself commiteth evil
نظم ار چه به مرتبت بلند است آن علم طلب که سودمند است
پیغمبر گفت "علم علمان: علم الادیان و علم الابدان "
در ناف دو علم بوی طیب است وان هر دو فقیه یا طبیب است
می باش طبیب عیسوی هش اما نه طبیب آدمی کش
می باش فقیه طاعت اندوز اما نه نفقیه حیلت آموز
گر هر دو شوی بلند گردی نزد همه ارجمند گردی
The Advice of Nizami to His Son
Although poetry be of high dignity
Seek thou the knowledge of what is useful
The Prophet hath said " The science of sciences
Is the science of matter and the science of faith
Is the navel of each is a fragrant odour
In that of the law, and in that of medicine
Endeavour to be a physician with life-giving breath of Jesus
Not the one that puts people to death
Let the law instruct thee in the service of God
Let it not be to thee a teacher of sophistries
If thou become an adept in both
Thou will have reached the summit of excellence
And wilt be held in high estimation in the sight of all men
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
Oneness of Mankind
All men are members of the same body
Created from one essence
If fate brings suffering to one member
The others cannot stay at rest
You who remain indifferent to the burden of pain of others
Do not deserve to be called human
خشم بیش از حد گرفتن, وحشت آرد و لطف بی وقت, هیبت ببرد. نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند.
درشتی و نرمی به هم در, به است چو رگزن که جراح و مرهم نه است
Wrath beyond measure produces estrangement and untimely kindness destroys authority. Be neither so harsh as to disgust the people with thee nor so mild as to embolden them
Severity and mildness together are best
Like a bleeder who is a surgeon and also applies a salve
هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان در هم نکشیده, مگر وقتی که پایم برهنه ماند بود و استطاعت پای پوشی نداشتم. به جامع کوفه درآمدم, دلتنگ, یکی را دیدم که پای نداشت, سپاس نعمت حق به جای آوردم و بر بی کفشی صبر کردم.
Aggrieved because I had no shoes
I shuffled down the street
Till someone cried: There stumping goes
A man who has no feet
Then I was instantly aware
That I from pain was free
And thanked God , the Compassionate
For all He'd given me
A Child's Ten Requests
- My hands are small; please don’t expect perfection whenever I draw a picture or throw a ball. My legs are short; please slow down so that I can keep up with you
- My eyes have not seen the world as yours have; please let me explore safely. Don’t restrict me unnecessarily
- Housework will always be there. I’m only little for a short time; please take time to explain things to me about this wonderful world, and do so willingly
- My feelings are tender; please be sensitive to my needs; don’t nag me all day long. Treat me as you would like to be treated
- I am a special gift from God; please treasure me as God intended you to do, holding me accountable for my actions, giving me guidelines to live by, and disciplining me in a loving manner
- I need your encouragement to grow. Please go easy on criticism; remember, you can criticize the things I do without criticizing me
- Please give me the freedom to make decisions concerning myself. Permit me to fail, so that I can learn from my mistakes
- Please don’t do things over for me. Somehow that makes me feel that my efforts don’t quite measure up to your expectations
- Please don’t be afraid to leave for a weekend together. Kids need vacations from parents, just as parents need vacations from kids
- Please take me to mosque regularly; setting a good example from an early age
|
|